سمیرا نصیری؛ پرویز داودی؛ حسین صمصامی؛ حسین توکلیان
چکیده
برای دستیابی به سیاست پولی بهینه باید به عنصر کلیدی در اثرگذاری این سیاستها که همان اعتبار سیاستگذار پولی است توجه نمود، زیرا اعتبار کمک مینماید تا دستیابی به متغیرهای هدفگذاری شده توسط سیاست گذار با کمترین میزان نوسان و حداقل هزینه اجتماعی به دست آید. از سوی دیگر در شرایطی که اقتصاد با شوکهای پیشبینی نشده مواجه باشد، استفاده ...
بیشتر
برای دستیابی به سیاست پولی بهینه باید به عنصر کلیدی در اثرگذاری این سیاستها که همان اعتبار سیاستگذار پولی است توجه نمود، زیرا اعتبار کمک مینماید تا دستیابی به متغیرهای هدفگذاری شده توسط سیاست گذار با کمترین میزان نوسان و حداقل هزینه اجتماعی به دست آید. از سوی دیگر در شرایطی که اقتصاد با شوکهای پیشبینی نشده مواجه باشد، استفاده از سیاستگذاری صلاحدیدی به سبب آنکه انعطاف بیشتری به سیاستگذار برای اتخاذ تصمیمات مناسب پولی میدهد، بهینه میباشد. بر مبنای این ادبیات، در این مطالعه دو هدف را دنبال نمودهایم. نخست یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی برای یک اقتصاد باز و کوچک متناسب با شرایط اقتصاد ایران طراحی شده و مقدار اعتبار سیاستگذار پولی در ایران را در دو حوزه نرخ تورم و ارز را برآورد شده که این مقادیر به ترتیب معادل ترتیب معادل 1019/0 و 0099/0 به دست آمده است. سپس جهت یافتن سیاست بهینه پولی صلاحدیدی تحت تأثیر دو سناریوی اعتبار پایین و بالای سیاستگذار پولی، از رویکرد حداقل مقدار تابع زیان استفاده شده است. نتایج الگو حاکی از آن است که اعتبار سیاستگذار پولی در ایران در هر دو زمینه نرخ تورم و نرخ ارز بسیار پایین است. بررسی تابع زیان اقتصاد با شوکهای پیشبینی نشده مواجه باشد، استفاده از سیاستگذاری صلاحدیدی به سبب آنکه انعطاف بانک مرکزی نشان داده است که در شرایطی که سیاستِ سیاستگذار پولی در هر دو سناریو، بیشترین وزن به کاهش شکاف نرخ ارز داده و برای سایر اهداف وزن یکسانی اختصاص داده شده است، میزان زیان در حداقل مقدار ممکن خود قرار گرفته است.
پرویز داودی؛ حسن سبزی خوشنامی
چکیده
نابرابری درآمد به عنوان یکی از مولفههای توسعه اقتصادی همواره مورد توجه اقتصاددانان و سیاستگذاران بوده است. همچنین تفاوت اقتصادهای توسعهیافته و در حال توسعه را میتوان در میزان کارآمدی و کارایی نظام مالی آنها جستوجو کرد. بنابراین، این مطالعه به بررسی اثر توسعه مالی بر نابرابری درآمد در ایران طی سالهای 99-1346 با استفاده ...
بیشتر
نابرابری درآمد به عنوان یکی از مولفههای توسعه اقتصادی همواره مورد توجه اقتصاددانان و سیاستگذاران بوده است. همچنین تفاوت اقتصادهای توسعهیافته و در حال توسعه را میتوان در میزان کارآمدی و کارایی نظام مالی آنها جستوجو کرد. بنابراین، این مطالعه به بررسی اثر توسعه مالی بر نابرابری درآمد در ایران طی سالهای 99-1346 با استفاده از روش رگرسیون آستانهای میپردازد. نتایج مطالعه نشان میدهد که بررسی اثر توسعه مالی بخش بانکی و بازار سهام بر نابرابری درآمد دارای حد آستانهای است. با این توضیح که در مدل یک، توسعه مالی بخش بانکی قبل و بعد از حد آستانهای اثر معنادار و منفی بر نابرابری دارد. در مدل دو، توسعه مالی بازار سهام تا قبل از رسیدن به حد آستانهای اثر معنادار و منفی بر نابرابری درآمد و بعد از حد آستانهای اثر معنیداری وجود ندارد. با این حال، شواهد کافی جهت تایید اثر توسعه مالی بر نابرابری درآمد در قالب فرضیه U معکوس گرینوود و جوانوویچ یافت نمیشود.